شعر بی نقطه مازندرانی
درد دوری ...
کمر دلا و دردم هی هداره/مه دل وا و وه همراه سواره
سر هدامه صدا ره دل دگردی/کهو دل ، داد و ور هسه صداره
ورم دل ره سواره کله کاله/صواحی کله کلاهه دواره
...هدامه سر ، للوا ، گلی گلی/ور هدا مه اسا کوه و هواره
سواره لاکمه الله که دوّم/همه کار و عمل هسه مه راره
همه عمر و مه راه و سال همراه/آسوک آسوک وه سرماهه کلاره
وگر طاهری همراه و صداهه/صداره سر هدا و اهل کاره
ترجمه فارسی
درد دوری .
غم و ناراحتی در درون من لانه کرده است و بسیار مرا عذاب می دهد .
برای رسیدن به تو تو را صدا زدم و دل ناراحت و اندوهگین من مرا عذاب می دهد.
و من خیلی ناراحت و اندوهگینم و دوباره روز بعد همین صورت تکرار می شود.
و من برای سرگرم کردنم شروع به نواختن موسیقی و خوانندگی و رفتن به طبیعت می پردازم.
و من اگر خودم را به خدا بسپارم تمامی مشکلاتم برطرف می شود.
همه عمری که پشت سرگذاشتم وقتی فکر می کنم می بینم با یه چرخاندن کلاه در سر (یه چشم به هم زدن)تموم شده است.
و طاهری هرچند که مسلمان و باخدا می باشد در این مورد به شعر گفتن می پردازد.
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
نظرات شما عزیزان:
جالب بود دلنوشته زیبایی از شما خواندم . موفق باشی
به امید دیدار
سپاس بخاطر نظر وتوجهتون
:: برچسبها: کرسام, شعر بی نقطه مازندرانی, مازرونی شعر, شعر مازندرانی,